غریبه ی آشنا
غریبه آشنا... دوسـتت دارم بیا...
|
سلام !
امروز شاید این آخرین دل نوشته ای باشد که در سال 93
برایتان می نگارم
دیگر چیزی به تاریخ انقضای آرزوهای این سال هم نمانده...
مرا ببخش ای دوست!!!
اگر ناخواسته دلت را شکستم...
اگر در ازدحام صداهای شهر، نشنیدم صدایت را...
اگر همراه روزهای غمگینت نبودم...
مرا ببخش...
اگر نتوانستم آنگونه باشم که میخواستی،
اگر خستگیهایم کلامی شد که قلبت رنجید...
مرا ببخش...
اگر نبودم آن زمان که میباید حضور میداشتم...
مرا ببخش ای دوست...
برای تمام نگفته هایم...
انچه که گفتم وبه مذاقت خوش نیامد
بدیهایم...
اگر حرفی زدم که آزارت دادم
مرا ببخش وحلالم کن تا با خیالی آسوده قدم در سال جدید
گذاشته وعشق بورزم به سالی که سبک بالم از رنج واندوه
و خیالم راحت باشد که دلی از من رنجور نیست.
نظرات شما عزیزان: